در میان جاده ایستاده بودم، دوست داشتم حرکت کنم و به آن نوری که انتهای جاده بود برسم، اما جاده پر از انسانهای بیاحتیاط بود من از قانون رفتن چیزی نمیدانستم، تابلوهایی را که در کنار جاده نصب شده بود میدیدم، اما افسوس که نمیدانستم چگونه از این راهنماییها استفاده کنم تا بتوانم مسیر جاده با موفقیت، برای رسیدن به آن نور، طی کنم. از هر عابری که میگذشت سوال میکردم، اما کسی به طور کامل جواب نمیداد و یا بلد نبود جواب دهد یا خود محو تماشای نور شده بود.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل